نظریههای اقتصادی با استفاده از مجموعهای از اصول موضوعه، عبارات تعریف شده و قضایا در پی تبیین علمی یا پیشبینی پدیدههای اقتصادی میباشند. مدلهای اقتصادی تصریحی ریاضیوار از این نظریهها میباشند. به علت مجهول بودن ساختار هر مدل، وجود خطای اندازهگیری در کمیتهای اقتصادی و عدم برقراری فرض ثبات سایر شرایط؛ وجه تالیفی هر نظریه اقتصادی نیازمند مدلسازی از نوع احتمالی و آماری است. بنابراین، درک شیوه رایج مدلسازی و اهمیت استفاده مناسب از آن در اقتصاد، اقتصاددانان را به شناخت دقیق مدلسازی آماری نیازمند میکند. پژوهش حاضر درصدد اصلاح این بینش است که هرچند هدف از ارائه مدلهای آماری آزمایش تجربی ادعاهای نظریههاست اما روشهای آماری نقش پسینی و دست دوم در مقابل نظریههای اقتصادی را ندارند بلکه شیوه مناسب مدلسازی اقتصادی وابسته به استفاده صحیح از روشهای آماری و الگوهای احتمالی در مرحله وضع نظریه است.