هدف تحقیق حاضر که به روش توصیفی از نوع زمینهیابی صورت گرفتهاست، بررسی درک و فهم و بدفهمی دانشآموزان پایه هشتم در مورد مفهوم احتمال است. جامعه آماری پژوهش صورت گرفته، شامل دانشآموزان دختر و پسر پایه هشتم استان تهران است. نمونهای تصادفی به اندازهٔ 1330 نفر دانشآموز، که در مدارس عادی، نمونه دولتی، شاهد و تیزهوشان تحصیل میکنند؛ به روش نمونهگیری تصادفی طبقهبندی شدهاند و 15 سؤال احتمال که روایی آن توسط تعدادی از اساتید ریاضی و آموزش ریاضی و دبیران با تجربه ریاضی بررسیشده بود به پرسش گذاشته شد. بعد از انجام تحلیلهای آمار توصیفی، بدفهمیهای دانش آموزان در هفت گروه به شرح زیر شناسایی شدند: عدم درک اعداد گویا و ارتباط آن با کسرها، عدم توانایی شمارش تمام حالتهای ممکن، قضاوتهای ذهنی، مشکلات زبان، استفاده از روشهای خود ساخته در محاسبه احتمال، تعمیم غیر مناسب و عدم درک برخی از مفاهیم پیشنیاز.